جرعه ای درنگ از حرفهای ساده ام بنوش ...

گاهی میشود ساده گفت و ساده شنید ولی عمیق ...

جرعه ای درنگ از حرفهای ساده ام بنوش ...

گاهی میشود ساده گفت و ساده شنید ولی عمیق ...

۳ مطلب با موضوع «دردها» ثبت شده است


کارهای امثال شما برای ما حرف دارد :

در هر کسوتی باشی  خودت را کم نفروش چون به خون خریده شدی.



فریادی از جنس "چ"، از علاقه صرفت به سینما نبوده، بلکه دریافتی جامعه‌ات نیاز دارد 

به یادآوریمقاومت فرزندانش، آفرین بر روح آهنین تو کهبا سردی اطرافیانت زنگار نمیگیرد، 

و درس مقاومت را درورای آثارات نشان می‌دهی.


آری :

شکی نیست که هنوز جای دست آن رزمنده را روی پای خود حس میکنی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۰۸:۱۲
سعید صدیقی

کشتی که خرابه، اگه داخل آب بیفته توی آب فرو میره، اگه صد سال هم بزکش کنی فایده نداره.

آقا جان به خدا گاهی بعضی رفتارها من رو به این فکر میبره که نکنه ما در مبنا دینی با هم اختلاف داریم،

 و فکر میکنیم که اختلاف صرفا روشیه.

عزیز من شما باید موضع بگیرید دربرابر این حرکت نه اینکه قول همکاری بدید .

 

به سبزه نیز آراسته شد.


http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921217001411


http://www.farsnews.com/imgrep.php?nn=13921215000817              

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۲۶
سعید صدیقی

یادش بخیر دبیرستان یه استادی داشتیم که تجوید قرآن به ما آموزش میداد، انصافا استاد بود، دوست داشت در کنار تجوید قرآن که روش تلفظ صحیح الفاظ قرآن بود، به ما نحوه تلفظ صحیح صیغه زندگی رو هم یاد بده، به ما میگفت بچه ها حرف «ض» به شکل دال مفخم ادا میشه ولی مواظب باشید که شماخودتون رو مفخم نگیرید که اگر در دامش بیفتید

 لا یمکن الفرار من حکومته.

بچه ها در عالم خودشون یاد می گرفتند و یاد می دادند، یاد می گرفتنند قرآن و زندگی رو، یا بهتر بگم قرآن زندگی رو، و یاد می دادند به ایشان که ما نوجوانیم و اهل شیطنت، و کار با ما کمی دارایت و صبر میخواد، ولی حقا که ایشان استاد بود و خوب میفهمیدند ما رو.

وقتی شیطنت بچه ها زیاد میشد ایشون میگفت بچه ها گوش بدید، درس عقب میمونیم،ولی وقتی باز هم بچه ها توجهی نمیکردند،میگفت : زارع تو بگو کی گوش میده.

آخه فامیل ایشون زارع بود و اسم مبارکش علی.

بچه ها به این حرف استاد کلی میخندیدند و ادامه درس ... ،  استاد به ما یاد داد که قرآن قرائتهای متفاوتی دارد، ولی تشیع قرائت حفص از عاصم را  قبول داره چون در انتها میرسه به امیرالمومنین علیه السلام.

صدای زنگ بود که به ما میگفت نوبت گروه بعدیست که از این عزیز بهره ببرند.

چند روز پیش حضرت آقا در جمع دلاوران آذری کشورمان صحبت کردند: می فرمودند صحن و سرای حضرت ثامن الحجج علیه السلام یادش هست که من گفتم به این مذاکرات خوش بین نیستم،ولی به خاطر اصرار عده ای در موضوع خاص،با وجود عدم خوش بینی رضایت دادم.

در همان روز حضرت آقا از شرارتهای آمریکا و بدخواهی های آنان گفت، قبلا هم گفته بودند، چند روز پیش هم باز هر دو مطلب را تکرار کردند،  تکرار ، تکرار تکرار... درود بر آقای زارع « زارع تو بگو کیه که گوش بده ؟ »

حضرت آقا فقط سلبی صحبت نکردند که عده ای سیاست مدار میگن اگر مذاکره نکنیم راه حل دیگه چیه؟ درود بر آقای زارع که به ما گفت قرائت حفص از عاصم را بپذیرید و ادامه بدیم چون شخص معتبری است. ولی نمیدانم از این صحبت که : تکیه به اقتدار ملّى و به توان داخلى ملّى، و مستحکم کردن هرچه بیشتر ساخت درونی کشور چه قرائت های دیگه ای میشه برداشت کرد که راه حل را متوجه نمیشن؟در حالی که این تاکید به کرات اتفاق افتاده، اصلا مایل نیستم ولی باز این جمله به ذهنم میاد که « زارع تو بگو ... » .

من اشتباه میکنم،مسئولین فهمیدن که تاکید زیاد رهبر انقلاب بر خباثتهای آمریکا و این که مذاکره با آنها سودی نداره و اینکه اگر این موضوع بر فرض محال مطابق میل آنها حل بشه باز دست از دشمنی بر نمیدارند، پیامهای صریحی است که یک قرائت بیش ندارد و آن همان خیرخواه نبودن آمریکا نسبت به ماست.انشاالله اشتباه میکنم.

هنوز گاهی به مدرسه سابقم سر میزنم، آقای زارع را میبینم، و هر بار خوشحال از نفس کشیدن در فضای که ایشان بود، هر چند کوتاه.

خدایا در این دنیا چیزی لیاقت ایشان را ندارد، جز محبت خودت،و آخرت هم چیزی با ارزشتر از هم نشینی با حسین علیه السلام نیست، عطای این نعمتها به ایشان هم فضل و رحمتی می خواهد به وسعت خدا،

پس به فضل و رحمتت به او ببخش بهترین ها رو .

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۱۶
سعید صدیقی